نشست باموضوع نقش خواهران در دفاع مقدس
بسمه تعالی
مناسبت: به مناسبت هفته بسیج
موضوع نشست: نشست اخلاقی وعلمی با موضوع نقش خواهران در دفاع مقدس
مکان: مدرسه معصومیه سلام الله علیها شهرکرد
برنامه ها: ابتدا طلاب به قرائت زیارت عاشورا وتهیه بسته های فرهنگی پرداختند.
سپس به مدت یک ساعت رزمنده دفاع مقدس حجت الاسلام والمسلمین زمانی در جمع طلاب خوابگاهی حاضر شدند ایشان به جایگاه حضرت خدیجه سلام الله علیها با داشتن خلق وخوی نیک، مال و… اشاره کردند وهمه خصلت ها را تجمیع می کند برای دفاع از اسلام در دین اسلام زنان صبور ومقاوم که مدافع دین وصیانت باشند را می توان الگوهای ناب دانست که با بررسی جزییات رفتارشان وسعت وجودشان نمایان گر می شودحضرت زهرا سلام الله علیها وحضرت زینب سلام الله علیها وحضرت معصومه سلام الله علیها را می توان در پاسداری از حق وصبر وبیان حقیقت مثال زدنی دید.
خانم دباغ الگوی زن مبارز دفاع مقدس است که صحنه های شکنجه ورنج اسارت را نمایش می دهد در موزه عبرت تهران می توان شاهد دردهای ایشان باشیم.مادران وهمسران شهدا که حتی بدون دیدن جنازه فرزندانشان آنان را به خاک سپرده اند.
ایشان در ادامه به خاطرات جبهه وجنگ پرداختند واخلاص جاری در جبهه ها که موقع نماز هرکس جلو بود چه سرباز وفرمانده وپاسدار بهش اقتدا می کردند وچه مخلصانه تر که همه در کنار سینه دیوار می ایستادند تا مطمئن شوند کسی بهشان اقتدا نمی کند واین عامل پیروزی بسیج است اخلاص در عمل.
اگر عبادت های خود را خالصانه به سمت خدا بفرستید خدا بهترین مصلحت رابرای شما می فرستد.
بنده ای نیست که من نگاه به قلبش کنم واگر ببینم برای خشنودی من قدم بردارد اصلاح وتربیت او را خود برعهده می گیرمک
2نکته در حدیث ذکر شده:
1-خدا از قلوب بندگان خبر دارد
2-نتیجه اخلاص خشنودی خداوند است
ایشان در ادامه داستانی بیان فرمودند: این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام نظرعلی طالقانی است که در زمان ناصرالدین شاه طلبه‌ی مدرسه مروی تهران و فردی بسیار فقیر بوده است. وی آن‌قدر فقیر که شب‌ها می‌رفت دوروبر حجره‌های طلبه‌ها می‌گشت و از توی آشغال‌های آنها چیزی برای خوردن پیدا می‌کرد. یک روز نظرعلی به ذهنش می‌رسد که برای خدا نامه‌ای بنویسد. نامه او ظاهراً در موزه گلستان تهران تحت عنوان “نامه‌ای به خدا” نگهداری می‌شود.
مضمون این نامه معنی فارسی آیات آورده شده است
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت جناب خدا!
سلام علیکم، این‌جانب بنده شما هستم.
از آنجا که شما در قرآن فرموده‌اید:
«هیچ موجود زنده‌ای نیست، مگر اینکه روزی او بر عهده من است.»، من هم جنبنده‌ای هستم از جنبندگان شما روی زمین.
در جای دیگر از قرآن فرموده‌اید:
«مسلماً خدا خلف وعده نمی‌کند»
بنابراین این‌جانب به چیزهای زیر نیاز دارم:
1 - همسری زیبا و متدین
2 – خانه‌ای وسیع
3 - یک خادم
4 - یک کالسکه و سورچی
5 - یک باغ
6 - مقداری پول برای تجارت
لطفا بعد از هماهنگی، به من اطلاع دهید.
مدرسه مروی، حجره شماره 16- نظر علی طالقانی
و اما سرنوشت نامه!
نظرعلی بعد از نوشتن نامه با خودش فکر می‌كند که نامه را کجا بگذارد؟ می‌گوید: «مسجد خانه خداست. پس بهتر است بگذارمش توی مسجد!» می‌رود به مسجد امام در بازار تهران (مسجد شاه آن زمان) و نامه را در یک سوراخ قایم می‌کند. بعد با خودش می‌گوید: «حتما خدا پیداش می‌کنه!». او نامه را پنجشنبه در مسجد می‌گذارد. صبح جمعه ناصرالدین‌شاه با درباری‌ها می‌خواسته به شکار برود. کاروان او از جلوی مسجد می‌گذشته، ناگهان باد تندی وزیدن می‌کند و نامه نظرعلی را روی پای ناصرالدین‌شاه می‌اندازد.
ناصرالدین‌شاه نامه را می‌خواند و دستور می‌دهد که کاروان به کاخ برگردد. او یک پیک به مدرسه مروی می‌فرستد و نظرعلی را به کاخ فرا می‌خواند. وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند، دستور می‌دهد همه وزرایش جمع شوند. او می‌گوید: «نامه‌ای که برای خدا نوشته بودند، ایشان به ما حواله فرمودند. پس ما باید انجامش دهیم.» سپس ناصرالدین‌شاه دستور می‌دهد همه خواسته‌های نظرعلی یک‌به‌یک اجرا شوند!!!.
واستقامت کردند وایمان آوردندوپیروز شدند
در ادامه ایشان از خاطرات شهید رضا رحمانی وهم جبهه هایش گفت.
در انتها ایشان دومساله مبتلابه احکامی از جمله برداشتن مهر توسط کودکان وتوجه به وقت داشتن ونداشتن در نماز را مطرح کرد وسپس شک در تشهد را در حالت ایستاده رکوع وسجده بعد بیان کردند درانتها طلاب سوالاتی در مورد نحوه اخلاص و احکام کاشت ناخن پرسیدند.
والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
[چهارشنبه 1398-09-06] [ 09:06:00 ب.ظ ]
