حدیث در قرنهای میانی و متاخر
پدیده وضع یا جعل حدیث
نوشتار اصلی: جعل حدیث
به موازات آنکه حدیث به عنوان منبعی برای فهم دین در قرنهای اول و دوم هجری موقعیت خود را به دست آورد، سوءاستفاده از این موقعیت نیز آغاز شد و کسانی دست اندرکار جعل حدیث شدند. تاریخ جعل یا به اصطلاح محدثان «وضع» و دروغ بستن بر پیامبر(ص) یا ائمه(ع)، به بلندای تاریخ حدیث است.
عالمان حدیث برای حل این دو مشکل از دو علم رجال و درایه بهره میبرند و به این وسیله حدیث سره از ناسره را بازمیشناسند.
راههای بررسی حدیث از حیث سند و محتوا
نقدهایی که بیرون از فضای محدثان بر حدیث آنان وارد آمده، به طبع نگرانیهایی را موجب میشد که اصحاب حدیث را ناچار میساخت تا برای صیانت احادیث تدابیری بیندیشند و خود به نقد تخصصی احادیث دست زنند. چنین نیازی صرفاً از بیرون به محدثان تحمیل نمیشد و وجود مشکلاتی مانند تعارض و تناقض میان اخبار، آنان را به چنین رهیافتی وادار میکرد. در این دست نقدها در عین آنکه نگاه به کلیت حدیث خوش بینانه بود، تلاش میشد تا آسیبها و بیماریهای عارض بر آن بازشناخته شود و مخاطب از مضرات آن در امان ماند. احساس نیاز به نقد احادیث در سطح گستردۀ آن، یک دستگاه انتقادی را در طی قرنهای متمادی پدید آورد که عموماً به صورت جزء به جزء مورد مطالعه قرار گرفته، و تصویری کل نگر بدان مغفول مانده است؛ تصویری که کوشش میشود در سطور آینده ارائه شود.
[شنبه 1398-12-10] [ 10:24:00 ق.ظ ]