نکات اخلاقی ناب از حضرت آیت الله کوهستانی
ارسال شده در تاریخ: 1392/07/06
اثر سخنان بیهوده
حرفهای بیهوده و لغو تأثیری زیاد در روح دارد و روح را میمیراند. من حرفهای بیهوده را کمتر از غذای حرام نمیدانم.
شکر واقعی
شکر واقعی آن است که تمام اعضا و جوارح انسان، از دست و پا و گوش و قلب، برای آن هدفی که خدا آنها را خلق کرده که همان مقام عبودیت است، قرار بگیرد.
حیات جاویدان
«دامادی انسان، آن روزی است که انسان را پس از شستوشو و - غسل آنهم با سدر و کافور- و پوشاندن لباس سفید ( کفن) روی دست میگیرند و از هر طرف صدا میزنند «لا اله الا الله» اگر آن روز خدای بزرگ به من اجازه دهد سر از تابوت بیرون میآورم و خطاب به مردم میگویم: مردم! قدر ـ لا اله الا الله ـ را بدانید، ولی حیف که خدا چنین اجازهای را نمیدهد!» فردای قیامت مردم دوست دارند به دنیا برگردند و یک «لا اله الا الله» بگویند و بمیرند.
تقاضای مرگ، ممنوع!
در حدیث آمده است «الدنیا مزرعةالاخرة» هرچه در این عالم بیشتر باشیم، برای عالم پساز مرگ بیشتر کار میکنیم، از این رو تقاضای مرگ لازم نیست.
نجات از سؤال قبر
یکی از مشکلات قبر، سؤال دو ملک مقرب خدا یعنی نکیر و منکر (بشیر و مبشر) از میت است؛ [لذا] این دعا «رضیت بالله ربّا و بالاسلام دیناً» را که در اعمال و تعقیبات مشترکه نماز در اوایل مفاتیحالجنان آقاشیخ عباس قمی آمده و متضمن اقرار به توحید و امامت و وحی و نبوت است را حفظ کرده و پساز هر نماز بخوانید. وقتی زبان شما به آن کلمات عادت کرد و هنگامی که شما را در قبر گذاشته و همه برگشتند و در حالت تنهایی قرار گرفتید، چون عادت به آن دعا دارید، شروع میکنید به خواندن آن دعا. اینجاست که آن دو ملک برای سؤال قبر نزد شما میآیند و میبینند شما مشغول خواندن همان چیزی هستید که آنها میخواستند از شما بپرسند. در این حال یکی از آن دو ملک میگوید: از این شخص بپرسیم! دیگری میگوید چه بپرسیم؟ او که قبل از پرسش دارد میخواند! در نتیجه تصمیم بر سؤال میگیرند و میگویند من ربک؟ من نبیک؟ شما در آن حال سربلند کرده و به آنها میگویید، مگر نمیشنوید که من دارم میخوانم: «رضیت بالله رباً و بالاسلام دیناً» دیگر این چه سؤالی است که از من میکنید؟! آن دو ملک خوشحال میشوند و قبرتان باغی از باغهای بهشت میگردد.
به یاد ساعت مرگ
همین قدر بدان، ما ساعتی را در پیش داریم که در آن ساعت، ماییم و مأمورهای بینظیر خدا، برای آن ساعت فکری بکن؛ حضرت علی علیهالسلام میفرمایند:
لا دار للمرء بعد الموت یسکنها الا التی کان قبل الموت بانیها فان بنیها بخیرٍ طاب مسکنها و ان بناها بشرٍ خاب ثاویها
برای مرد بعد از مرگش جایی نیست که در آن جا ساکن شود، مگر آنجاییکه قبل از مرگ بنا کرده باشد. اگر آنرا با خیر و خوبی ساخته باشد، جای خوبی دارد و اگر با شر ساخته باشد، جایگاه پرفقر و نیازی خواهد داشت.
بهترین وسیله
چه کار کنیم؟ مرگ خیلی سخت است، خدا چگونه میخواهد با ما معامله کند؟ اگر عمل داشته باشید چیزی نیست، مثل این است که پیراهن کثیف را از تنت بیرون کنی و پیراهن تمیز بپوشی.
دعای همیشگی
همیشه دعای من این است: ربنا لا تزع قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمة انک انت الوهاب؛ پروردگارا، پساز آنکه ما را هدایت کردی، دلهایمان را دستخوش انحراف مگردان و از جانب خود، رحمتی بر ما ارزانی دار که تو بخشایشگری.
ذکر دائمی
انسان باید عادت به ذکری داشته باشد که در مواقع حساس مرگ و انتقال از این عالم، بتواند طبق عادت همیشگی آن ذکر را بگوید.
دستگیری ائمه علیهمالسلام در هنگام مرگ
به زیارت هیچ امامی مشرف نشدم مگر آن که اولین سؤال و حاجت من از آن امام، این بود که در حال احتضار و مرگ مرا یاری نماید و دستم را بگیرد.
نفس را کنترل کن
نفس را هر طور عادت بدهید، همان گونه پرورش مییابد؛ اگر توانستید کنترل کنید، همانجا میایستد، ولی اگر نفس را آزاد گذاشتید، چموش میشود و دیگر نمیشود او را کنترل کرد.
مثلاً اگر امروز بگویم این فرش اتاق من از حصیر یا نمد است، باید تبدیل به قالیچه شود، فردا میگویم این قالیچه به درد این اتاق نمیخورد، چرا که بهتر از اتاق است و اتاق باید عوض شود. اتاق را عوض کردم، آن وقت میگویم این قالیچهها به درد این اتاق نو نمیخورد، باید قالی یک تخته باشد و پرده اتاق باید فلان جور باشد و همینطور که اتاق عوض میکردم و قالیچه را تبدیل میکردم، عمر هم در این مسیر تمام شد. پس همینجا نفس را کنترل میکنیم تا کِش پیدا نکند، شما باید متوجه باشید که اگر در زندگی نفس را کنترل نکنید، گرفتار میشوید و تا آخر عمر باید مشغول این کارها باشید.
رسوایی در قیامت
خدا کند فردای قیامت، «آدم» محشور شویم! در قیامت، برخی دُمدار و بعضی سمدار محشور میشوند!
عنایت امام حسین علیهالسلام
امام حسین علیهالسلام هرچه داشت در راه خدا داد، هرکس به خانه امام حسین علیهالسلام برود، امام او را رها نمیکند، همهچیز به او میدهد.
اثر غذای حرام
زهر، کشنده و مهلک انسان است، ولی غذای حرام دودمان را به هلاکت میرساند.
ارزش مومن
مؤمن به قدری ارزش دارد که اگر از قبرستانی عبور کند، خداوند به احترام او، عذاب را از آن قبرستان برمیدارد و مردگان از عذاب نجات پیدا میکنند.
برای منبر قیمت نگذارید.
اگر دعوت منبری را قبول کردی، برای منبر قیمت تعیین نکن، زیرا هر کس قیمت گذاشت، مزد خود را گرفته و دیگر در آخرت مزد ندارد. مردم را با اعمالتان امر به معروف و نهی از منکر کنید و آنها را هدایت نمایید؛ اگر عوام گناه بکند، آهسته به او میگویند چرا گناه کردی؟ ولی به شما با تندی میگویند چرا گناه کردی؟
این احکام معجزه است
اگر فهم من به این اندازه بود و زمان رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم را درک میکردم، بدون درخواست معجزه تسلیم میشدم. چون اسلام برای همه چیز حکم دارد، در ریزترین مسائل دستور دارد، اصلاً معجزه نمیخواستم؛ این احکام خودش معجزه است.
رضای خدا، سعادت است
تا میتوانید خداوند را راضی کنید که سعادت دنیا و عقبی در رضای حقتعالی است.
یاد خدا در غم و شادی
در عروسی و عزا خدا را فراموش نکنید.
عصر دانه و دام
اهل علم در هر زمانی در معرض اغفال و فریب قرار دارند، منتها زمانها فرق میکنند. در عصر و زمان ما توبیخ و ملامت در کار بود، میگفتند شغل قحط است که انسان آخوند بشود و از همه چیز محروم گردد؟! و بدین وسیله روحیه را سست میکردند و امیدها را مبدل به یأس و نا امیدی مینمودند، ولی ما از ملامت و سرزنش آنان اغفال نشدیم و با نان و پنیر آقا امام زمان علیهالسلام ساختیم، وفا نشان دادیم و صفا دیدیم، اما عصر و زمان شما عصر دانه و دام است، هم حقوق و پول را مطرح میکنند و هم مقام و پست وعده میدهند تا شما را فریب دهند، مراقب باشید نسبت به امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف بیوفایی نکنید، استقامت کنید؛ وفادار باشید تا به مقصد برسید. حق و حقیقت ماندنی است؛ باطل و هوا رفتنی است، و دورانش تمام میشود. در زمان ما اشخاص فراوانی پیدا شدند، سخنرانیهای پر سرو صدایی داشتند، ما خیال میکردیم که اینها کارشان خوب گرفته است، ولی طولی نکشید که دیدیم سقوط کردند و کنار زده شدند. متوجه شدیم حقیقت و واقعیت در کارشان نبود، شما بکوشید دنبال حقیقت و واقعیتها باشید تا دوام پیدا کرده و از بین نرود.
با شتاب تصمیم نگیرید
در میان حیوانات اهلی، شتر بیشتر از حیوانات بار میشود، اگر اسب را پنجاه من گندم بار کنند، شتر را یکصد من گندم بار میکنند. با توجه به این که بارش سنگین است، همیشه سالم است، چون جلوی پای خود را نگاه میکند. شما اول طلبگیتان است، اول جوانی شماست خیلی احتیاط کنید. مقداری آهستهتر حرکت کنید در مسائل و حوادث روز با شتاب تصمیم نگیرید.
خدا بهترین رفیق است
خدا را رفیق بگیر، غیر از خدا را رها کن.
ذکر و یاد خدا
این آیه مبارک همواره ورد زبان شما باشد: «فاذکرونی اذکرکم؛ پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم»
سنگینی وظیفه روحانیون
روحانیت مثل پارچه سفیدی است که اگر لکه یا سیاهی کوچکی به آن برسد، فوراً از دور پیدا میشود، پس روحانیت باید وظیفه خود را بدانند و مواظب باشند.
شرط طلبه کامل
طلبهای که نماز شب نخواند و به نماز جعفر طیار (در هفته یکبار) اهتمام نداشته باشد، من او را طلبه کامل نمیدانم. طلبه باید از مکروهات اجتناب کند تا دیگران از محرمات بپرهیزند، و به مستحبات روی آورد تا مردم به واجبات اهمیت بدهند.
در حوزه از دنیا خبری نیست
آقایان! اگر دنیا میخواهید، لطفاً راه دیگری در پیش گیرید. در اینجا از دنیا خبری نیست، عمرتان را تلف نکنید و بروید؛ و اگر آخرت را طالبید، بکوشید، که با تنبلی به دست نمیآید. تقوا پیشه کنید، خود را بسازید که شما باید نمونه فضیلت جامعه باشید.
چند توصیه:
1- منبر و روضه حضرت سیدالشهدا علیهالسلام را ترک نکن؛
2- نماز شب را ولو هفتهای یکبار به جای آور؛
3- نماز جماعت را اقامه کن، هرچند یکنفر به شما اقتدا نماید.
مطالعه معراجالسعاده
به طلبهها سفارش کنید همانطور که بعد از نماز صبح قرآن قرائت میکنند، دو صفحه کتاب اخلاقی مرحوم ملا احمد نراقی را هم مطالعه کنند.
اهمیت تقوا
طلبه اگر نتوانست به حد بالایی از علم و سواد برسد، حتماً باید تقوا داشته باشد، چراکه همان تقوای او خدمت میکند.
منت پدر و مادر
از بزرگترین قلهها با هزار زحمت و مشقت بالارفتن، بهتر از منتکشیدن است، ولی منت پدر و مادر را کشیدن جهت ادامه تحصیل، عیبی که ندارد، بسیار هم بهجا و شایسته است.
سنگینتر از کوه احد
گرچه عمامه یک پارچهای بیش نیست و شاید چندان وزنی هم نداشته باشد، ولی از کوه «احد» هم سنگینتر است.
علم به تنهایی ملاک نیست
اگر علم ملاک باشد شیطان از همه عالمتر است، عمل {صالح} مهم است.
خواصّ تعقیبات نماز
اگر انسان تعقیبات نمازهای یومیه را مرتب بخواند، همهچیز در آنها هست و نیاز به دعاهای ابطال سحر ندارد. عدهای میخواستند ما را اذیت کنند، ولی نتوانستند کارهایشان اثری نداشت، زیرا بر انجام این تعقیبات مواظبت داشتم.
[پنجشنبه 1398-10-19] [ 06:46:00 ق.ظ ]